حسرت سرد عشق


دوستت دارم ای تو که در قلبت نیستم ، میخواهمت ای تو که مرا نمیخواهی


حسرت شده برایم آن لحظه که بگویی مرا میخواهی…


همه میدانند ،دلم تنها تو را میخواهد ، اما چه افسوس که عشق نغمه غمگینی برایم میخواند


در حسرت تو ماندن مثل لحظه ی بی بال و پر پریدن است ، در حسرت تو ماندن ، مثل لحظه ی در کویر خشک 


دویدن است ، مثل بی هوا نفس کشیدن است…


عاشقت هستم عزیزم ، کجایی که بی تو دارم شب و روز اشک میریزم…


عاشق هستم و تنها ، هیچکس نمیفهمد حال مرا …


دوستت دارم ای تو که نمیدانی قلبم دیوانه ی تو است، تمام وجودم پر از تمنای تو است…


همیشه در رویاهای خودم به سر میبرم ، چقدر دلخوشی به قلبم بدهم؟؟؟ ، تا کی به خیال آمدنت از آن 


دوردست ها به سوی سایه ی خیالی ات بدوم؟


نه انگار نمیشود همچنان تنها به خیال داشتنت زندگی کرد ، یخ زده ام دیگر در این اتاق سرد…


هر چه خورشید میتابد آب نمیکند این تن یخ زده را …


دوستت دارم ای تو که در قلبت نیستم ، میخواهمت ای تو که حتی برایت آشنا نیستم…


غریبه ای از خاک تنهایی که عاشق تو است ، مدتهاست تنها و گرفتار تواست…


همیشه شب را به عشق بودنت سر میکنم ، فردا که می آید روز را از نو با حسرتی سرد شب میکنم…




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







1 شهريور 1391برچسب:, |

 

VPN service